برای به وجود آوردن یک شبکه نوری مناسب باید موارد زیر را رعایت کنید:استاندارد های بین المللیتجهیزات مطابق با فناوری های روز دنیااصول صحیح شبکه سازیاز برنامه های مناسب برای طراحی شبکه استفاده شودنیرو های متخصص برای راه اندازی شبکه به کار گرفته شودبرای این منظور کابل های نوری که در کشور برای زیر ساخت های مخابراتی مورد استفاده قرار میگیرند به شرح زیر می باشند:تار تک مد SM مطابق با استاندارد G.652 :این نوع تارها اولین تارهای مورد استفاده برای زیر ساخت شبکه های مخابراتی بودند که استاندارهای آن بر اساس اتحادیه بین المللی مخابرات می باشد، پاشندگی این نوع تارها در پنجره 1330NM صفر و در 1550 NM به کمترین میزان تضعیف می رسد. به این نکته توجه کنید که پنجره 1550 با اینکه حداقل میزان تضعیف را دارد اما پاشندگی درآن ناحیه بسیار زیاد است وعکس این مسئله در مورد پنجره 1330 نیز صدق می کند پاشندگی در این ناحیه کم اما تضعیف زیاد است.
در گذشته بستر شبکه های مخابراتی زیادی را با تارهای 1330 NM طراحی می کردند، قدرت این تارها در ارسال بیت ها با در نظر گرفتن مسافت طولانی بالا می باشد به همین دلیل نیز در برنامه ریزی 5 ساله ایی که برای زیر سازی شبکه های مخابراتی کشور انجام شد از این گونه تارها استفاده می کردند.تارهای 1330NM به دلیل اینکه در مسافت طولانی دچار تضعیف میگردید به تدریج کنار گذاشته شد و همین دلیل باعث شد از تار های 1550NM استفاده کنند اما این تار ها نیز به مرور دچار پاشندگی بسیار زیادی شدند و همین علت باعث شد تولید کنندگان کابل های فیبر نوری تار هایی را تولید کنند که در پنجره 1550 NMدارای پاشندگی صفر بود این گونه تارا ها را SDF ( Dispersion –shifted -fiber ) می نامیدند، چرا که فناوری تارهای 1330 را بر روی تارهای 1550 تعبیه کردند.تار DSF مطابق با استاندارد G.653 :به مرور مصرف کنندگان کابل های فیبر نوری به مکانیزم جالب تار های DSF پی بردند و فهمیدند که تضعیف در آن کم و پاشیدگی صفر است به همین علت تولید انبوده این نوع تار ها افزایش یافت، به این صورت که با گذشت چند سال این نوع تارها جایگاه ویژه ایی در میان تجهیزات فیبر نوری پیدا کردند. از آنجای که این نوع تارها توانایی انتقال بیت های اطلاعات را در مسافت طولانی دارند پس از آنها در فواصل طولانی استفاده می کردند.نیاز متقاضیان فناوری فیبر نوری باعث شد که تولید کنند گان فناوری جدیدی به نام همتافتگری یا به عبارتی فناوری تقسیم طول موج تولید کنند. تکنولوژی همتافتگری این امکان را به ما می دهد که دیتا را ارسال و دریافت کنیم از دیگر مزیت های آن می توان به چند طول موج که به صورت همزمان بر روی یک تار ارسال یا دریافت می شوند اشاره کرد. هر کدام از این طول موج ها اطلاعات مختلفی را حمل می کنند که در اصطلاح به آنها کانال های نوری نیز گفته می شود.
به مرور درخواست ها برای تولید DWDM افزایش یافت، و بر اثر ازدیاد ترافیک بر روی شبکه های کامپیوتری محدودیت هایی که در کابل های DSF وجود داشت در این نوع تار ها نیز نمایان گردید. این نوع محدودیت ها در تار های SM کمتر به چشم می خورد؛ با این وجود برای تولید فناوری DWDM از تارهای DSF کمک گرفته شد به این دلیل که از بروز اثرات غیر خطی شیشه اعم از:اختلاط چهار موجیخود مدوله سازی فازمدوله سازي متقاطع فازپراكنش «رامان» انگيختهپراكنش «بريلويين» انگيختهFWM یا به عبارت ساده تر پدیده ی اختلاط چهار موجی، این فناوری باعث می شود میزان پاشیدگی در تار های فیبر نوری به صفر برسد. اما ایرادی که این المان دارد این است که طول های موج جدیدی به وجود می آورد و در صورتی که این طول موج ها از حد مجاز بیشتر و فاصله آن ها نیز کمتر شود باید ایجاد مزاحمت خواهند شد چرا که گاهی حذف کردن این طول موج ها به سختی انجام می شود و در بعضی از مواقع حتی قابل حذف کردن نخواهند بود و به طول موج اصلی صدمه وارد می کنند و باعث ایجاد هم شنوایی می شوند. به همین دلایل است که می گوییم محدودیت های تار DSF برای تولید تارهای DWDM بسیار زیاد است.SPM یا خود مدوله سازی زمانی به وجود می آید که چگالی نوری در یک محیط انتقال شیشه ایی رخ دهد. علت رخ دادن این پدیده وابستگی ضریب شکست نوری به توان شیشه می باشد که در نتیجه وابستگی سرعت انتقال نور در شیشه به توان آن اتفاق می افتد.اگر این تغییرات که در توان سرعت نور به وجود آید تغییرات فازی رخ می دهند و این اتفاق باعث پهن شدگی پالس ها می شود؛ اگر بخواهیم واژه علمی آنرا به کار ببریم بهتر است بگوییم جابه جایی سرخ و جابه جایی آبی اتفاق می افتد. این موضوع تنها برای سیستم های تک کاناله که در انها نرخ بیت بالا می باشد باعث ایجاد مزاحمت می شوند.مدوله سازی متقاطع فاز از دیگر اثرات مضر غیر خطی سیستم های چند کاناله می باشد که باعث می شود اتفاقاتی چون پهن شدگی پالس ها و جفت شدگی فازی بین کانال ها رخ دهد. پدیده هایی مانند تراکنش های SRS و SBS باعث می شود که انرژی نوری در کابل های فیبر نوری کاهش پیدا کند. با تمام تفاسیری که گفته شد تولید کنندگان و طراحان در این زمینه تارهای نوری NZDSF را به وجود آوردند که تمام نواقص مدل های قبلی را پوشش دهی می کرد.تار NZDSF مطابق با استاندارد G.655:این نوع تار ها براساس چیز هایی که گفته شد میزان پاشندگی در پنجره را به 1550 صفر رسانده اند و پدیده FWM نیز در آن حذف شده و همچنین به خاطر قطر زیاد و بزرگی توان مقابله بیشتری در برابر اثرات خطی دارد. به همین دلیل در نیمه بعدی برنامه دوم و کل برنامه سوم برای توسعه فناوری اطلاعات از این تکنولوژی استفاده می کنند. این تار ها بیشتر در زمینه DWDM و WDM مورد استفاده قرار می گیرد. بد نیست بدانید مجموعه ی دیگری از تارهای فیبر نوری با نام LEAF (Larg Effective Area Fiber ) تولید شد که دارای مزایا و معایب خاص خود بود. سعی کنید برای استفاده از تارهای فیبر نوری مناسب ترین آنها را انتخاب کنید. امروزه تولید کنندگان تار های فیبر نوری بعد از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیده اند که یون OH را در آن حذف کنند که در نتیجه انجام این کار تضعیف تارهای فیبر نوری تا حد زیادی کاهش می یابد و تقریبا می توان گفت تضعیف در این نوع تار ها به 0.17 dB/Km می رسد.